نمایش نتایج: از 1 به 3 از 3

موضوع: خانواده همسر

6880
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2015
    شماره عضویت
    25459
    نوشته ها
    30
    تشکـر
    14
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    خانواده همسر

    من 29 سالمه و همسرم 30 سال. حدود دو سال است که ازدواج کردیم و یک دختر 5 ماهه داریم بنده فوق لبسانس دارم و ایشون لیسانس.
    مدتی ست که احساس ناامیدی زیادی دارم. کلا تو این دو سال خیلی اذیت شدم. بارداری و زایمان سخت و بعدم بچه داری کلا خیلی این مدت تو فشار بودم.
    مشکل من مربوط به گذشته است زمانی که ما نامزد بودیم. همسرم با پدرشان یک خانه شریکی ساختند و بعد از فروش خانه حاضر نشدن که سهم مارو بدن بریم خونه بخریم. بعدم پول و دادن دست برادرزادشون تا باهاش کار کنه و تو سودش سهیمشون کنه که متاسفانه ایشون حتی اصل پول رو هم برنگردوندند طوری که با این تورم شدید دیگه پول ما از ارزش افتاده بود. و من متاسفانه بعد دو سال هنوز نتونستم با این قضیه کنار بیام طوری که برای اولین بار با پدر و مادر شوهرم سر این قضیه دعوا کردم و با دلخوری از خونه ما رفتن. ما حتی برای ازدواجمون هم یک سر سوزن حامی نداشتیم و همش و با وام شروع کردیم و کلی قصط داریم. و اجاره خونه هم باید بدیم. کلا با یه بچه اصلا خرجمون به دخلمون نمیخوره.
    البته اضافه کنم که ما با پدر شوهرم همسایه هستیم. و من اصلا راضی نبودم که بیاییم اینجا. کلا از خونه ای که توشیم متنفرم. حس خفگی بهم میده. پام و که میزارم تو خونه افسرده میشم.
    بعد دعوا دو بار رفتم خونشون اونم خیلی کوتاه. کلا از دستشون خیلی ناراحتم نمیدونم چه جوری دلم و باهاشون صاف کنم. خیلی اذیت میشم. میدونم چیزیه که گذشته و راه جبرانی نیست. و من فقط حرص الکی میخورم. همسرم زیاد واکنش نشون نمیده هر از گاهی میگه برو خونشون. ولی من اصلا دل رفتن ندارم.
    نسبت به همسرمم سرد شدم. طوری که میگم کاش زمان بر میگشت اصلا باهاش ازدواج نمیکردم. البته همسرم خیلی اخلاقش خوبه.

  2. بالا | پست 2


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    Oct 2019
    شماره عضویت
    42184
    نوشته ها
    14,499
    تشکـر
    380
    تشکر شده 17,518 بار در 3,264 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : خانواده همسر

    نقل قول نوشته اصلی توسط فاطیما2 نمایش پست ها
    من 29 سالمه و همسرم 30 سال. حدود دو سال است که ازدواج کردیم و یک دختر 5 ماهه داریم بنده فوق لبسانس دارم و ایشون لیسانس.
    .
    بسم الله الرحمن الرحیم

    شرایط ناراحت کننده شما قابل درک هستش
    اما دقت کنید که در این مورد شما خودتون کوتاهی کردین
    و باید در ز مان گذشته از حق خودتون دفاع میکردین یا از اول طوری شراکت میکردین تا بدون اجازه شما حق فروش خونه و پرداخت سهم شما به دیگری رو نداشته باشند
    در این مورد خود شما مسئول رسیدگی به وضع موجود نیستید و همسر شما باید اقدامات لازم جهت گرفتن حقش رو انجام بده
    شما در حال حاضر علاوه بر مشکلاتی که تجربه میکنین دچار افسردگی بعد از زایمان هم هستین که مشکلات شمارو دو چندان میکنه
    اما دوست عزیز دقت کنین که سرزنش کردن خودتون و همسرتون نه تنها برای شما کمک کننده نیست بلکه شرایط رو وخیم تر میکنه
    در عوض با همسرتون با احترام و بدون توهین صحبت کنید و از ایشون تقاضا کن تا در مورد احقاق حق تون با پدر و مادرش صحبت کنه تا بهتر به نتیجه گیری برسید
    درمورد محل زندگی شما اگر امکان نقل مکان دارید اینکارو انجام بدین تا تنش های شما کم تر بشه اما درغیر این صورت به شما پیشنهاد میشه که از رفتن به خونه ی پدر و مادر همسرتون پرهیز کنین خصوصا در دوران شیر دهی
    درواقع با استرسی شدن هر فرد هورمون‌های کورتیزول، آدرنالین و نورفین‌فرین ترشح میشه . این هورمون‌ها توانایی افراد رو در مواجه با استرس افزایش میده ، اما در زمان شیر دهی نتیجه برعکس داره و آثار منفی بر جسم و روان شما و در ترکیبات شیر مادر و درنتیجه در روان نوزاد اثر میزاره

    باید مشکل رو بشناسید. مساله‌ای که باعث ایجاد خشم، تنش و استرس در شما شده رو (مشکلات مالی، خانوادگی و...). حتی الامکان از این شرایط دور بشین ( رو در رو نشدن با خانواده همسر ) و یا اگر راه حلی براش دارین و میشه خسارت وارده رو جبران کنین ، اقدام کنید . در غیر اینصورت، سعی کنین با ندیده گرفتن مشکل، بار احساسی و استرسی مشکل رو کم کنید.

  3. کاربران زیر از Saltanat بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    تیم مشاوره
    تاریخ عضویت
    Nov 2018
    شماره عضویت
    39631
    نوشته ها
    1,440
    تشکـر
    0
    تشکر شده 473 بار در 393 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : خانواده همسر

    سلام به شما فاطیما جان
    قابل درک هست که شرایط اقتصادی و داشتن فرزند و مسدولیت های آن می تواند برای شما با فشارهای روحی زیادی همراه شود اما همانطور که خودتان اشاره کردید خانواده همسرتان و یا حتی خود همسرتان به امید بهبود شرایط این پول را به این سبک سرمایه گذاری کرده اند که خب جوابی دریافت نکرده اند هرچند این مسیر می تواند دشواری و سختی زیادی را به همراه داشته باشد اما اگر شما بخواهید دائم به دنبال مقصر باشید و یا فردی را سرزنش کنید و یا خودتان را درگیر گذشته نگهدارید با فشارهای روحی زیاد و مکشلات خانوادگی بیشتری روبرو می شوید که نه تنها کمک کننده نیست بلکه آسیب های بیشتری را نیز به دنبال دارد .
    بهتر است اگر ناراحتی و دلخوری نیز وجود دارد در احترام بیان شود در هرصورت آنها پدر و مادر همسرتان هستند و نیاز است که در احترام با آنها برخورد کنید .
    با توجه به توضیحات شما به نظر می رسد که زندگی مشترک خلاف تصورات شما پیش رفته است و شما آمادگی این شرایط را نداشته اید و نتوانسته اید که سازگاری نیز با این شرایط داشته باشید به همین دلیل با فشار روحی زیادی روبرو می شوید .
    زندگی مشترک فراز و نشیب های زیاد را با خود به همراه دارد که نیاز است که انسان با انعطاف پذیری در این مسیر حرکت کند تا بتواند نتیجه گیری بهتری داشته باشد .
    سعی کنید که بجای سرزنش خود و یا دیگری واقعیت های بیرونی را بپذیرید و سعی کنید که براساس آنچه در زمان فعلی دارید و کارهایی که می توانید انجام بدهید برای آینده برنامه ریزی کنید ماندن در گذشته تنها باعث می شود که شما زمان حال و آینده خود را نیز از دست بدهید .
    در این مسیر بهبود شرایط روحی شما از اهمیت زیادی برخودار می باشد شما در شرایط روحی بهتر می توانید در این مسیر کمک بیشتری کنید و تصمیم گیری بهتری نیز داشته باشید .
    سعی کنید از تصمیم گیری در عصبانیت خوداری کنید چون نه تنها مشکلی را حل نمی کند بلکه مشکلات بیشتری را نیز ایجاد می کند.

  5. 2 کاربران زیر از ravanshenas-therapy بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد